رئیس کمیته ملی المپیک یا شکنجهگر، قاتل و مدیر وزارت اطلاعات. بحث بر سر سابقه سیدرضا صالحی امیری؛ رئیس کمیته ملی المپیک حکومت ایران است.سیوچهارمین دوره جایزه کتاب سال با حضور رئیس جمهور- عکس خبری تسنیم | Tasnim
سیدرضا صالحی امیری که اکنون مشخص شده با نام سیدرضا فلاح در دهه ۱۳۶۰ به شکنجه و قتل زندانیان سیاسی و مخالفان حکومت ایران اشتغال داشته و به پاس آن جنایتها برای تثبیت ولایت فقیه است که امروز توانسته بر کرسی ریاست کمیته ملی المپیک حکومت ایران تکیه بزند.
اولین بار وقتی صالحی امیری در ۲۴ مرداد ۱۳۹۲ از سوی روحانی برای منصب ریاست وزارت ورزش و جوانان معرفی شد، کنکاشها پیرامون وی شروع شد.
هنگامی که صالحی امیری برای کسب رای اعتماد به مجلس حکومت رفت شهلا بیات از اعضای مجلس حکومت درباره وی گفته بود «در برنامه شما چیزی جز کلیگویی ندیدم. شما کمترین شناختی از مقوله ورزش ندارید».
این سخن گزافه نبود رویدادهای بعدی، عدم شناخت صالحی امیری از ورزش و البته شناخت و دستداشتنش در مقولات دیگر مانند شکنجه و قتل مخالفان حکومت را برملا کرد.
مهدی فلاحتی از مجریان تلویزیون صدای آمریکا، در برنامهای پیرامون ماهیت اطلاعاتی و امنیتی مهرههای موسوم به اصلاحطلب پیرامون محمد خاتمی رئیسجمهور پیشین حکومت افشاء کرد علی ربیعی وزیر کار آن زمان روحانی و سخنگوی فعلی دولتش، با نام مستعار عباد در دوران خاتمی و در وزارت اطلاعات دوران علی یونسی به عنوان مشاور وی فعالیت میکرده و سیدرضا صالحی امیری با نام مستعار سیدرضا فلاح نیز دست راست و دستیار ویژه علی ربیعی در وزارت اطلاعات بوده است.
در این برنامه افشاء میشود عبدالله شهبازی یک مورخ حکومتی به نقل از علی ربیعی اعلام میدارد که ربیعی با همکاری صالحی امیری، تعدادی از مخالفان حکومت را در تابوت خوابانده و درب تابوتها را میخ کرده و به تهران میفرستند، در تهران زمانی که در تابوتها گشوده میشود همگی این مخالفان به دلیل خفگی به قتل رسیده بودهاند!
البته صالحی امیری بعد از عدم کسب رای اعتماد برای وزارت ورزش و جوانان و در یک دهنکجی آشکار، در روز ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ توسط روحانی به منصب سرپرست وزارت ورزش و جوانان گمارده شد.
افشاگری دیگر در مجلس حکومت علیه صالحی امیری
وقتی صالحی امیری در ۱۱ آبان ۱۳۹۵ برای کسب رای اعتماد از مجلس حکومت ولایت فقیه برای منصب وزیر «فرهنگ و ارشاد اسلامی» دولت اول روحانی، در مجلس حضور یافت مجددا اعلام شد که وی یکی از مدیران وزارت اطلاعات حکومت در دهه ۱۳۶۰ بوده است.
در این جلسه مجلس، عضو مجلس حکومت از فریمان؛ احسان قاضیزاده هاشمی و برادر حسن قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت روحانی در آن زمان، پرده را کنار زد و از بخشی از سوابق ننگین صالحی امیری پرده برداشت.
قاضیزاده در جلسه مجلس خطاب به صالحی امیری اعلام کرد «برادر سیدرضا فلاح! بله این اسم مستعار شماست… آیا سربازی گمنام امام زمان باعث خجالت شما بوده که آن را در سوابق خود ننوشتید و از نمایندگان مجلس پنهان میکنید؟» و افزود «آیا این که زمانی سرباز گمنام امام زمان بودید را از قلم انداختید یا خیال کردید نمایندگان مردم حواسشان نیست؟ اگر از نمایندگان مردم رای اعتماد گرفتید، در مواجهه با هنرمندان سرزمینم چه کسی خواهید بود؟ سیدرضا صالحی امیری یا سیدرضا فلاح؟»
قاضیزاده افزوده بود «رئیسجمهوری [روحانی] که از سرهنگبودن تبری میجست حالا سرهنگی را برای حوزه فرهنگ انتخاب و معرفی میکند».
این افشاگریها اشاراتی به حضور صالحی امیری به عنوان یک مامور ارشد وزارت اطلاعات حکومت ولایت فقیه در دهه خونین ۱۳۶۰ دارد.
صالحی امیری در این دهه به عنوان یک مهره امنیتی و عنصر سرکوب در استانهای آذربایجان و کردستان در شناسایی، شکنجه و حذف مخالفان حکومت نقش گستردهای داشته که نمونهای از آن ذکر گردید.
دههای که در آن بسیاری از مخالفان حکومت ولایت فقیه توسط نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ولایت فقیه که در گذر زمان برای استمرار بخشیدن به عمر و بقای ولایت فقیه، سعی کردند سابقه پیشین امنیتی و اطلاعاتی خود را مخفی کرده و بر مناصب حکومتی تکیه زده و مطامع حکومت را پیش ببرند، از میان برداشته شدند.
حال صالحی امیری باشد بر منصب «سرپرست وزارت ورزش و جوانان» باشد یا «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» حکومت یا افراد دیگری از این سنخ و با پیشینهی مشابه در مناصب دیگر ورزشی و غیر.
صالحی امیری مضاف بر مناصب قبلی، توسط روحانی به ریاست «سازمان اسناد و کتابخانه ملی» و بعد از انتصاب به ریاست وزارت ارشاد و در ۲۵ دی ۱۳۹۶ بدون کسب رای اعتماد از مجلس حکومت به عنوان رئیس «کمیته ملی المپیک ایران» منصوب شد.
این انتصاب به صراحت در تعارض آشکار با قوانین بینالمللی کمیته ملی المپیک است که نصب عناصر سیاسی و بدتر از آن عناصر اطلاعاتی و امنیتی را بر ریاست کمیته ملی المپیک کشورهای عضو، غیرمجاز میشمارد.
در پرونده صالحی امیری همچنین «مدیر کلی اطلاعات استان خوزستان»، «معاونت بررسیهای استراتژیک وزارت اطلاعات»، مشاور حسن روحانی در مقام ریاست جمهوری دیده میشود.
البته صالحی امیری در دوران اخیر و پس از افشاءشدن سابقهاش، از عملکرد سیاه خود در دهههای پیشین دفاع میکند؛ «من شب و روزم را صرف مبارزه با ضدانقلاب کردم اما امروز باید در مقابل این سابقه پاسخگو باشم. یا درک نمیکنند چه میگویند یا میدانند و آب به آسیاب دشمن میریزند»!
در پرونده صالحی امیری همچنین دریافت چندین مورد رشوههای کلان در پرونده بیمه ایران نیز به چشم میخورد که به رغم ثبت شکایتهای بسیار از وی، رسیدگی به پرونده فساد وی تاکنون مکتوم باقی مانده است.
پیش از این در جریان اختلاف علی دایی سرمربی پیشین تیم فوتبال سایپا با مصطفی مدبر؛ مدیرعامل وقت سایپا، افشاء شد، مدبر با نام مستعار «غفور درجزی دولق» ریاست پیشین حراست صدا و سیمای حکومت، پیشتر با نام مستعار دیگری؛ «امیرمنصور بزرگیاناصل» یکی از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران و تروریست این نیرو بوده که در دهههای پیشین در ترور عبدالرحمان قاسملو؛ دبیر کل حزب دمکرات کردستان ایران و محمدحسین نقدی عضو برجسته شورای ملی مقاومت ایرانی؛ اپوزیسیون حکومت ولایت فقیه به طور مستقیم نقش داشته و نقدی از اعضای شورای ملی مقاومت به رگبار گلولههای او جان باخته است.
با این سوابق میتوان به این سوال پاسخ روشنی داد؛ رئیس کمیته ملی المپیک یا شکنجهگر، قاتل و مدیر وزارت اطلاعات؟ پاسخ به روشنی گزینه دوم است.