در قانون مجازات اسلامی ایران اقسام اعدامها و شکنجههای غیرمعمول وجود دارد. از جمله شلاقزنی و سنگسار؛ میتوان به سنگسار در تاکستان اشاره کرد.[۵۱] جریان سنگسار تاکستان به بررسی اتهام رابطه نامشروع زوج ۴۷ و ۴۳ ساله به نام جعفر کیانی و مکرمه ابراهیمی میپرداخت که بر اساس حکم دستگاه قضایی ایران در سال ۱۳۷۵ به اتهام داشتن روابط نامشروع به سنگسار (رجم) محکوم شدند. متهمان بیش از ۱۱ سال را در انتظار اجرای حکم در زندان چوبین قزوین گذراندند. این پرونده در سال ۱۳۸۶ با سنگسار کیانی و آزادی ابراهیمی خاتمه یافت.[۵۲] در خرداد ۱۳۸۶ در حالیکه زمینههای لازم برای اجرای حکم سنگسار در تاکستان آماده بود با دستور شبانهٔ رئیس کل دادگستری استان قزوین متوقف شد.[۵۳] طرفداران حقوق بشر، فعالان اجتماعی و برخی از وکلا، پس از آگاه شدن از این رویداد تلاشهای وسیعی برای جلوگیری از اجرای حکم انجام دادند. در اثر این تلاشها رئیس قوهٔ قضائیه وعدهٔ تعویق اجرای حکم را داد.[۵۴] با اینحال در ۱۴ تیر ۱۳۸۶ اعلام شد حکم سنگسار جعفر کیانی در تاکستان اجرا شدهاست.[۵۵]
اعدامهای عقیدتی و سیاسی
- پس از انقلاب ۱۳۵۷، تعدادی از مقامات حکومت محمدرضا پهلوی، اعدام شدند. همچنین در تابستان ۱۳۶۷ خورشیدی، ۴٬۴۸۲[۵۶][۵۷] تن از زندانیان عقیدتی-سیاسی گروههای مخالف اسلام یا جمهوری اسلامی ایران، به دستور سید روحالله خمینی، قتلعام شدند.
- بنابر اخبار رسیده به رادیو فردا دو زندانی سیاسی کرد به نامهای دیاکو رسولزاده و صابر شیخ عبدالله در بامداد روز سهشنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۹ در زندان ارومیه اعدام شدند. رها بحرینی، پژوهشگر سازمان عفو بینالملل گفت که این دو زندانی تحت شکنجه و اعتراف اجباری قرار گرفتند ولی بارها گفتهاند که در هیچ اقدام بمبگذاری شرکت نداشتند.[۵۸]
- در ۱۵ مرداد ۱۳۹۹ مصطفی صالحی، ۳۰ ساله، یکی از معترضان اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ که تا کنون در بازداشت بوده، در زندان دستگرد اصفهان اعدام شد. وی به اتهام کشتن یک پاسدار به اعدام محکوم شده، اما در جریان محاکمه این اتهام را رد کرده بود.[۵۹][۶۰]
- در ۶ دی ۱۳۹۹ عبدالحمید میربلوچزهی، زندانی بلوچ، به اتهام شرکت در یک تیراندازی که منجر به کشته شدن دو پاسدار انجامید، اعدام شد. در حالی که دو روز قبل از اعاده دادرسی او خبر داده شده بود.[۶۱]
- صبح روز پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۹ سه زندانی اهل سنت به نامهای «حمید راستبالا، کبیر سعادت جهانی و محمدعلی آرایش» به اتهام «بَغی از طریق عضویت در گروه سَلَفی حزب الفرقان و عضویت در جبهه همبستگی ملی اهل سنت ایران» در زندان وکیلآباد مشهد اعدام شدند. این اعدامها بهصورت ناگهانی بود و خانواده آنها از ملاقات آخر محروم شدند.[۶۲][۶۳]
- ۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ دو زندانی در اراک به نام یوسف مهرداد، اهل اردبیل (هویت زندانی دیگر مشخص نیست) به اتهامهای «توهین به مقدسات» و «سبالنبی» (توهین به پیامبران) به اعدام محکوم شدند.[۶۴]
اعدامهای گروهی
در نظام جمهوری اسلامی ایران، اعدامهای گروهی، از جمله، بر ضد زندانیان عقیدتی و سیاسی…، انجام میشود.[۶۵]
قتلعام سال ۱۳۶۷[ویرایش]
اعدام زندانیان عقیدتی-سیاسی سال ۱۳۶۷ کشتار جمعی بود که طی آن به فرمان سید روحالله خمینی، چندین هزار نفر از زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندانهای نظام جمهوری اسلامی ایران در ماههای مرداد و شهریور ۱۳۶۷ به شکلی مخفیانه، اعدام و در گورهای دستهجمعی دفن شدند.[۱] اکثریت کسانی که اعدام شدند از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند و گرچه حامیان دیگر گروههای چپگرا مانند سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت) و حزب توده نیز در میان آنها وجود داشت.[۲][۳] نهادها و سازمانهای مدافع حقوق بشر جرم زندانیان را همکاری با سازمانهای مخالف نظام به خصوص سازمان مجاهدین خلق ایران و همچنین طیفهای مختلفی از گروههای چپ، کمونیست و مارکسیست ذکر کردهاند.[۴][۵] اما مقامات جمهوری اسلامی اعدام آنها را به خاطر دلایلی همچون کشف تشکیلات مرتبط با سازمان مجاهدین خلق در زندان،[۶] نتیجه ادامه محاکمه[۷] بخاطر ترور مقامات جمهوری اسلامی[۸] توسط آنها ذکر کردهاند. تعداد قربانیان این واقعه نزد مراجع مختلف متفاوت و بین ۱٬۸۷۹[۹] نفر (گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل متحد) تا ۳٬۰۰۰[۱۰] یا ۴٬۴۸۲[۱۱] نفر تخمین زده شدهاست.
مقامات ارشد نظام جمهوری اسلامی ایران انجام اعدامها را انکار نمیکنند، بلکه در قریب به اتفاق موارد، از آن دفاع کردهاند و آن اعدامها را برای حفظ نظام، لازم شمردهاند.[۱۲] حسینعلی منتظری، بلندپایهترین مخالف اعدامها بود و اعتراضهایش به قیمت برکناریاش از جانشینی سید روحالله خمینی و به حبس خانگی طولانی مدت وی انجامید.[۱۳] حسینعلی منتظری، در جلسه خصوصی با حسینعلی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی به تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷ گفت «خمینی را در آینده، خونریز، سفاک و فتاک لقب خواهند داد.»[۶۹][۷۰]
دیدبان حقوق بشر از این واقعه با نام «کشتار زندان سال ۶۷» یاد میکند.[۷۱]
نقض حقوق کودکان در قتلعام ۱۳۶۷
اعدام قهرمانان ورزشی
در جمهوری اسلامی، قهرمانانی ورزشی همچون: فروزان عبدی، حبیب خبیری، هوشنگ منتظرالظهور، نازنین عظیمزاده، علاءالدین عترتی کوشالی، علی مطیری (بوکسور ایرانی) و نوید افکاری اعدام شدهاند.
اعدامهای کیفری
سازمان عفو بینالملل در گزارشی اعلام کرد که در سال ۲۰۰۷ (۸۶–۱۳۸۵ خورشیدی) حداقل ۲۴ نفر در هر هفته اعدام و بیش از ۶۴ نفر محکوم به مرگ شدهاند، و ایران با ۳۱۷ اعدام در این سال، رتبه دوم را در این زمینه دارد.[۷۲]
در سال ۱۳۸۷ در جمهوری اسلامی ایران، ۷۰ تا ۸۰ مجرم در انتظار اعدام به سر میبردند. در سال ۲۰۰۵ (۸۴–۱۳۸۳) یک دختر شانزده ساله به جرم آنچه «روابط جنسی نامشروع» خوانده شد، در ملأ عام در شهرستان نکا اعدام شد.
بر اساس قوانین اسلام که در ایران اجرا میشود، همجنسگرایان در صورت اثبات همجنسگرایی با مجازات اعدام مواجه میشوند و قاضی میتواند از میان پنج روش ازجمله پرتاب مجرم از بلندی یا خراب کردن دیوار بر سر وی، نحوه اعدام مجرم را انتخاب کند. استفاده از اینگونه روشها پس از انقلاب ۱۳۵۷ گزارش نشدهاست، اما یک مرد در استان قزوین به جرم زنا سنگسار شد.[۷۳]
اعدام کودکان و نوجوانان
اعدام، شکنجه و تحقیر همجنسگرایان
اعدام به شیوهٔ سوزاندن
در راستای بهائیستیزی، برخی از بهائیان شهمیرزاد سمنان، در اوایل انقلاب ۱۳۵۷، سوزانده شدند.[۷۴]
آمار اعدام و رتبه جهانی ایران
عفو بینالملل روز سهشنبه ۲۱ آوریل ۲۰۲۰ ایران را مسئول بیش از یکسوم اعدامهای ثبتشده در جهان معرفی کرد و در گزارشی انتشار داد که در سال ۲۰۱۹ ایران بعد از چین بالاترین آمار اعدامها را با ۲۵۱ اعدام داشتهاست.[۷۵]
آمار اعدامها و کشتارها (ی تروریستی یا خیابانی) در جمهوری اسلامی
«آیا میدانید که جنایاتی در زندانهای جمهوری اسلامی به نام اسلام در حال وقوعند که شبیه آن در رژیم منحوس شاه، هرگز دیده نشد؟! آیا میدانید که تعداد زیادی از زندانیها تحت شکنجه توسط بازجویانشان کشته شدهاند؟! آیا میدانید که در زندان [شهر] مشهد، حدود ۲۵ دختر به خاطر آنچه بر آنها رفته بود، مجبور به درآوردن تخمدان یا رحم شدند؟! آیا میدانید که در برخی زندانهای جمهوری اسلامی، دختران جوان به زور، مورد تجاوز قرار میگیرند!»
«بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی شده و در تاریخ، ما را محکوم میکند، به دست شما انجام شده و [نام] شما را در آینده، جزو جنایتکاران در تاریخ مینویسند!»
حسینعلی منتظری، در آغاز جلسهٔ خصوصی با حسینعلی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷.[۷۷]
«خمینی را در آینده، خونریز، سفاک و فتاک، لقب خواهند داد».
حسینعلی منتظری، در جلسهٔ خصوصی با حسینعلی نیری، مصطفی پورمحمدی، سید ابراهیم رئیسی و مرتضی اشراقی در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۳۶۷.[۷۸]
از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۹ خورشیدی بیش از ۴۴۶۰۰ (چهل و چهار هزار و ششصد) انسان در نظام جمهوری اسلامی ایران، با شیوههای همچون: حلقآویز شدن، ترور شدن، کشته شدن در اعتراضات خیابانی و شکنجه در زندان، کشته شدهاند:
- از بهمن ۱۳۵۷ تا اسفند ۱۳۵۸: ۴۳۸ اعدام؛[۷۹]
- در سال ۱۳۵۹: ۶۲۴ تن؛[۸۰]
- از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴: ۱۴۷۹۴ اعدام؛[۸۱]
- در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۶: از ۱۴۵۶ تا ۱۶۷۱ اعدام؛[۸۲]
- کودکان و زنان اعدام شده از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۷: ۳۲۰۰ تن؛[۸۳]
- در سال ۱۳۶۷: ۴۴۸۴ اعدام (اعم از: دینباور و دینناباور)؛[۸۴]
- در جریان قتلهای زنجیرهای ایران: بیش از ۸۰ نویسنده، مترجم، شاعر، فعال سیاسی و شهروند عادی…؛[۸۵]
- از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۷: ۶۷۸۳ اعدام؛[۸۶]
- در حمله به کوی دانشگاه تهران (۱۸–۲۳ تیر ۱۳۷۸): ۷ کشته؛[۸۷]
- از سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۷: ۵۲۲۰ اعدام؛[۸۸]
- از خرداد ۱۳۸۸ تا تیر ۱۳۸۹: ۱۵۲ اعدام؛[۸۹]
- در سالهای ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲: ۸۱۴ اعدام (۱۶ تن کودک، ۱۹ تن زن، ۶۹۷ تن نیز اعدام به گونهٔ گروهی)؛[۹۰]
- در سال ۱۳۹۳: ۹۶۶ اعدام؛[۹۱]
- در سال ۱۳۹۴: ۱۴۷۱ اعدام؛[۹۲]
- در سال ۱۳۹۵: ۹۶۹ اعدام؛[۹۳]
- اعدام بهائیان: ۲۰۲ تن؛[۹۴]
- کشتگان فقط اعتراضات دی ۱۳۹۶: ۵۰ تن[۹۵] (در خیابان و زندان)؛
- در سال ۱۳۹۶ (۲۰۱۸–۲۰۱۷): ۴۴۶ اعدام؛[۹۶]
- در سال ۱۳۹۷ (۲۰۱۹–۲۰۱۸): ۲۳۶ اعدام؛[۹۷]
- در سال ۱۳۹۸ (۲۰۲۰–۲۰۱۹): ۲۴۸ اعدام؛[۹۸]
- کشتگان فقط اعتراضات آبان ۱۳۹۸: ۱۵۰۰ تن[۹۹][۱۰۰][۱۰۱](در خیابان و زندان)؛
- در سال ۱۳۹۹ (۲۰۲۱–۲۰۲۰): ۲۶۴ اعدام؛[۱۰۲]
آمار کشتگان اعتراضات خیزش ۱۳۸۸
روی هم رفته، ۷۸ تن در جریان اعتراضات خیابانی ۱۳۸۸ (تا ۱۳۹۰) توسط نظام جمهوری اسلامی ایران کشته شدند.[۱۰۳][۱۰۴][۱۰۵]
آمار کشتار بهائیان
تنها از تاریخ ۱۳۵۷ خورشیدی (۱۹۷۸ م) تا مرداد ۱۳۸۴ (۲۰۰۵)، بیش از ۲۲۰ (دویست و بیست) بهائی توسط نظام جمهوری اسلامی ایران کشته شدهاند.[۱۰۶]
- سال ۱۳۵۷: ۱۰ تن؛
- سال ۱۳۵۸: ۸ تن؛
- از بهمن ۱۳۵۸ تا خرداد ۱۳۶۰: ۳۵ تن؛
- از خرداد ۱۳۶۰ تا مهر ۱۳۶۰: ۳۹ تن؛
- از مهر ۱۳۶۰ تا مرداد ۱۳۶۷: ۱۲۰ تن؛
- از مرداد ۱۳۶۷ تا مرداد ۱۳۶۸: ۳ تن؛
- از مرداد ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴: ۵ تن…[۱۰۷]
آمار سنگسار
بر پایه گزارش روزنامه فرانسوی فیگارو، در تاریخ جمهوری اسلامی، ۱۵۰ (صد و پنجاه) حکم سنگسار، اجرا شدهاست.[۱۰۸]
آمار کشتگان، ناپدیدشدگان و زخمیان جنگی
آمار کشتگان و ناپدیدشدگان در جنگ ۸ سالهٔ ایران و عراق (از شهریور ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ و بر پایهٔ آمار جمهوری اسلامی): ۱۹۰۰۰۰ (صد و نود هزار) کشته و ۶۷۲۰۰۰ (ششصد و هفتاد و دو هزار) زخمی.[۱۰۹]
قتلهای زنجیرهای
در سال ۱۳۷۷ خورشیدی، فاش شد که برخی از فعالان عقیدتی و سیاسی ایران، به دست اعضای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران، گاه با شیوههای دلخراشی، کشته شدهاند.
کشتارهای دیگری نیز مانند ترور عبدالرحمن قاسملو رهبر حزب دموکرات ایران،[۱۱۰] قتل شاپور بختیار، بیژن فاضلی فرزند رضا فاضلی و فریدون فرخزاد برادر فروغ فرخزاد به ولایت فقیه نسبت داده شدهاست.[۱۱۱] قتل نزدیک به بیست مخالف سیاسی (در بعضی روایتها و انتصابها تا ۸۰ نفر) در دههٔ هشتاد خورشیدی توسط وزارت اطلاعات که به نام قتلهای زنجیرهای معروف گردید نیز قابل ذکر است.
حمید حاجیزاده شاعر و دبیر ادبیات کرمانی، متخلص به «سحر» بود. او یکی از منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی ایران بود که از قربانیان قتلهای زنجیرهای ایران است. وی به همراه پسر ۹ سالهاش «کارون» با چندین ضربه چاقو بهقتل رسیدند. این فاجعه در آخرین روز شهریور ماه سال ۱۳۷۷ رخ داد. به هنگام وقوع این فاجعه، افراد خانواده در خواب بودند و متوجه آن نشدند. وی برادر فرخنده حاجیزاده است.
سرکوب اعتراضات ایرانیان
اعتراضات زنان در اسفند ۱۳۵۷[ویرایش]
سرکوب شورشهای کردها از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹
اعتراضات ۱۳۶۰
وقایع ۳۰ و ۳۱ خرداد تظاهرات و درگیریهای خیابانی بود که همزمان با طرح عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت، در مجلس شورای اسلامی روی داد و توسط سازمان مجاهدین خلق ایران سازماندهی شده بود.[۱۱۲] در این اعتراض، ۳۰ تن به دست نیروهای امنیتی و سپاهی کشته شدند.[۱۱۳]
حادثه کوی دانشگاه ۱۳۷۸ (سرکوب جنبش دانشجویی)[ویرایش]
وقایع هجده تیر یا حمله به کوی دانشگاه تهران به مجموعه ناآرامیها و درگیریها بین روزهای جمعه هجدهم تا چهارشنبه بیست و سوم تیرماه ۱۳۷۸ میان دانشجویان، نیروهای انتظامی و افراد موسوم به لباس شخصیها اطلاق میشود. مجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است ۷ نفر در واقعه حمله به کوی دانشگاه کشته شدهاند که تاکنون فقط هویت عزتالله ابراهیمنژاد و فرشته علیزاده روشن شدهاست. شورای متحصنین در بیانیه ۲۶ تیر مرگ تامی حامیفر را نیز تأیید کرد و سعید زینالی نیز از هنگام دستگیری توسط مأموران ناپدید شدهاست؛ همچنین، چشم یک دانشجو بر اثر اصابت گلوله تخلیه، دست و پای عدهای شکسته و تعداد زیادی دانشجو ضرب وشتم و دستگیر شدند نام اکبر اینانلو و سید محمدفاضل هاشمی در این میان به چشم میخورد. از این حادثه به عنوان بزرگترین چالش جنبش دانشجویی در ایران پس از انقلاب ۱۳۵۷ نیز یاد میشود.
اعتراضات ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰
جمهوری اسلامی ایران همیشه از پیشگامان سرکوب اعتراضات بودهاست. همیشه خود را مدعی حمایت اعتراضات مسالمتآمیز میداند، درحالی که حتی کوچکترین نقد و انکاری را تهدید و سرکوب میکند. در پی اعلام نتایج دهمین دورهٔ انتخابات ریاست جمهوری ایران و اعلام پیروزی دوبارهٔ محمود احمدینژاد، تظاهرات و راهپیماییهای بیسابقهای در خیابانها و میدانهای تهران و همچنین شهرهای دیگر ایران، توسط معترضان به نحوهٔ شمارش آرا و حامیان میرحسین موسوی، رقیب اصلی احمدینژاد در انتخابات، در ماههای خرداد و تیر ۱۳۸۸ به راه افتاد که بزرگترین راهپیماییهای اعتراضی در تاریخ ۳۰ سال جمهوری اسلامی ایران بود. در جریان سرکوب معترضان توسط نیروهای پلیس و شبهنظامیان بسیج و سپاه پاسداران، به ویژه در روزهای ۲۵ و ۳۰ خرداد ۱۳۸۸، تعدادی از معترضین و عابرین کشته و مجروح شدند.[نیازمند منبع] هیچ آمار رسمی در مورد تعداد کشتهشدگان این حوادث از سوی دولت ایران منتشر نشدهاست. اما «کمیته پیگیری امور آسیبدیدگان حوادث پس از انتخابات» که توسط میرحسین موسوی و مهدی کروبی تشکیل شده در شهریور ماه ۱۳۸۸، فهرستی شامل نام ۷۲ نفر از کسانی که در خشونتهای پس از انتخابات کشته شدند را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد. شمار زیادی از این افراد به وسیلهٔ گلوله کشته شده و شمار قابل توجهی نیز بر اثر ضرب و شتم و از جمله اصابت باتوم جان خود را از دست دادهاند و از این تعداد هفت نفر در حمله نیروهای امنیتی به کوی دانشگاه تهران از شامگاه روز ۲۴ خرداد تا بامداد ۲۵ خرداد جان باختند.[۱۱۴] مرگ عدهای نیز بر اثر ضرب و جرح، شکنجه شدید و بدرفتاری زندانبانان با آنان در بازداشتگاههایی از جمله بازداشتگاه کهریزک بودهاست.[نیازمند منبع]
روزنامه گاردین چهل روز پس از انتخابات از کشته شدن حداقل ۸۰ نفر از معترضان در جریان ناآرامیهای ایران خبر داد. هرچند نهادهای حقوق بشری و معترضان کشتهشدگان را بیش از این و بالغ بر صدها نفر میدانند.[۱۱۵] تعداد ۷۸ نفر از جانباختگان شناسایی شدهاند.[۱۱۶]
تجاوز جنسی به زندانیان در جمهوری اسلامی ایران یکی از اقسام شکنجه دولتی در ایران معاصر عنوان گردیده. حوادثی چون شکنجه معترضان به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری ایران (۱۳۸۸) همواره مورد اعتراض شدید سازمانهای حقوق بشر بودهاست.[۱۱۷][۱۱۸] در این زمینه، پیام اخوان، کارشناس جنایات جنگی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۰۹ محاکمه جمهوری اسلامی ایران بخاطر نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت در دادگاه بینالمللی دیوان عدالت در هلند را خواستار شد.[۱۱۹]
اعتراضات ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۷
تظاهرات ۱۳۹۶ ایران مجموعه اعتراضات رهبرینشدهٔ مردمی و ضد حکومتی در سراسر ایران است؛ که از ۷ دی ۱۳۹۶ (۲۸ دسامبر ۲۰۱۷) از مشهد و شهرهای بزرگ استان خراسان آغاز شد. فراخوان شرکت در این تظاهرات که در آغاز «نه به گرانی» (پویش اعتراضات و تجمع مردمی) و اعتراض به سیاستهای دولت حسن روحانی نامیده شد، در شبکههای اجتماعی انجام گرفت، ابتدا با خواستهایی اقتصادی، علیه فساد جاری در دولت ایران و میزان بالای بیکاری بود؛ اما با فراخوانهای بیشتر، دامنهٔ همگانی آن فراتر از مشکلات اقتصادی رفت و مخالفتها با نظام سیاسی ایران بهویژه علیه ولایت فقیه و مقامدار آن، علی خامنهای را نیز دربرگرفت.
تظاهرات ۱۳۹۷ ایران مجموعه تظاهراتی است که از سهشنبه ۹ مرداد ۹۷ در بحبوحهٔ افزایش قیمت طلا و نیز رشد شتابان قیمت سکه و کاهش شدید ارزش ریال در برابر دلار شروع شد و از منطقه شاهپور جدید اصفهان و کرج به نقاط دیگری گسترش یافت. تظاهرات به سرعت فراگیر شد و از اصفهان و مناطق مختلف کرج به شیراز، رشت، تهران، قزوین، زنجان، ساری و در روز سوم به مشهد، نیشابور؛ کرمانشاه، همدان و قرچک نیز گسترش پیدا کرد و در روز چهارم اهواز و ارومیه و قم و تنکابن به تظاهرات پیوستند.
اعتراضات آبان ۱۳۹۸
اعتراضات سراسری ۱۳۹۸ ایران از شامگاه ۲۴ آبان در شهرهای تهران، مشهد، اهواز، سیرجان و شیراز آغاز شد و به بندرعباس، اصفهان، کرمان، قزوین، شهرک اندیشه، ماهشهر، گچساران، خرمشهر، بابل، بیرجند، جیرفت، شوشتر، اندیمشک، قم و بهبهان گسترش یافت.[۱۲۰] بر اساس گزارش نهادهای امنیتی ایران، ۲۸ استان و بیش از صد شهر دستخوش ناآرامیهای پس از افزایش قیمت بنزین بودند.[۱۲۱] در ۷ آذر ۱۳۹۸ وبسایت کلمه به نقل از «یک منبع آگاه» تعداد کشتهها را ۳۶۶ نفر اعلام کرد.[۱۲۲] ارگان مانیتورینگ حقوق بشر ایران تعداد کشتهشدگان اعتراضات را دستکم ۴۵۰ نفر اعلام کرده که تعدادی کودک نیز در میان آنها هستند.[۱۲۳] همچنین به گفتهٔ سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تا ۵ آذر ۱۳۹۸، بیش از ۷۰۰۰ نفر در اعتراضات، بازداشت شدهاند.[۱۲۴] در میان جانباختگان، نام و هویت ۱۸ کودک مشخص شدهاست.[۴۷][۱۲۵]
بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۹، به نقل از سه منبع نزدیک به حلقه اطرافیان خامنهای و یک مقام چهارم، علی خامنهای چند روز بعد از آغاز اعتراضات، مقامات امنیتی ارشد و سایر مقامات دولتی را جمع کرده و به آنها دستور داده تا هر کاری از دستشان بر میآید برای متوقف ساختن آنها انجام دهند. آمار کشتههای تأیید شده توسط سه مقام نزدیک به علی خامنهای حدود ۱۵۰۰ نفر که شامل ۱۸ کودک همچنین برخی از نیروهای امنیتی میباشد.[۱۲۶][۱۲۷][۱۲۸][۱۲۹][۱۳۰]
اخبار، حاکی از این است که قاسم سلیمانی در سرکوب اعتراضات مردم نقش داشتهاست.[۱۲۹][۱۳۰]
سازمان عفو بینالملل در شهریور ۱۳۹۹ در گزارش تازهای که از شیوه برخورد و شکنجه معترضان آبانماه ۹۸ توسط جمهوری اسلامی مانند بازداشت کودکان، ضرب و جرح، برهنهسازی اجباری، دشنامهای جنسی، پاشیدن اسپری فلفل به ناحیه دستگاه تناسلی و وارد آوردن شوک الکتریکی به بیضهها، آویزان کردن و نگه داشتن در وضعیتهای دردناک، القای حس خفگی با آب، تهدید به مرگ و اعدام نمایشی، تزریق یا خوراندن اجباری مواد شیمیایی منتشر کرده و مینویسد مصاحبه و اطلاعات دریافتی از شمار زیادی از این معترضان نشانگر شکنجههای غیرانسانی شدید آنها از سوی مأموران امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودهاست. در ادامه عفو بینالملل این اعمال خشونتآمیز را محکوم کرده و مصرانه از تمام کشورهای عضو سازمان ملل درخواست میکند تا مقامها و مسئولان جمهوری اسلامی را به تغییر این رویه ملزم کنند.[۱۳۱][۱۳۲][۱۳۳]
روز چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۹ گزارش آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل که از مهر ۱۳۹۸ تا تابستان ۱۳۹۹ را دربرمیگیرد، منتشر شد. یکی از مواردی که در این گزارش برجسته شدهاست «سرکوب خشن و بهکارگیری قوه قهریه توسط نیروهای امنیتی» در آبان ۱۳۹۸ است که به بیش از صد شهر در ایران گسترش یافت و با پاسخ خشن و مرگبار نیروهای جمهوری اسلامی ایران مواجه شد.[۱۳۴][۱۳۵]
اعتراضات دی ۱۳۹۸
اعتراضات دی ۱۳۹۸ ایران مجموعهٔ اعتراضات مردمی، دانشجویی و ضد حکومتی در سراسر ایران است که از ۲۱ دی بهدنبال سرنگون کردن پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰) توسط پدافند هوایی سپاه پاسداران و کتمان آن از طرف حکومت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین یک پرواز مسافربری متعلق به هواپیمایی بینالمللی اوکراین از مبدأ تهران به مقصد کییف بود که هدف شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران قرار گرفته و ساقط شد. عمده شعارهای این اعتراضات علیه علی خامنهای و سپاه پاسداران و درخواست استعفا و محاکمه آنان بود.
تروریسم خارجی
نیروهای نیابتی در جنگ برونمرزی
از گروهها و نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی ایران در مناطق فرامرزی، میتوان به حزبالله لبنان، انصارالله یمن، طالبان افغانستان[۱۳۶]،[۱۳۷][۱۳۸] حماس فلسطین، لشکر فاطمیون، لشکر زینبیون، جنبش اسلامی نیجریه، شبیحه سوریه[۱۳۹]، نیروهای دفاع ملی سوریه[۱۴۰] اشاره داشت. این گروهها جهت جنگ نیابتی و سرنگونی دولتهای مورد هدف جمهوری اسلامی ایران است. این گروهکها به پشتیبانی و نیابت از نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خاورمیانه میجنگند.
نقض حقوق بشر در کشورهای دیگر
نظام جمهوری اسلامی ایران به ویژه به وسیلهٔ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با انتقال جنگجویان عراقی و افغانی و پاکستانی و دخالت دادن آنها در جنگهای نیابتی و با کشتار هزاران انسان، حقوق بشر را در کشورهایی دیگر، همچون: سوریه و عراق و یمن نیز نقض میکند.[۱۴۱][۱۴۲][۱۴۳][۱۴۴][۱۴۵][۱۴۶][۱۴۷]
سرکوب و کشتار گسترده مردم سوریه
در جنگ داخلی سوریه بیش از ۵۱۱٬۰۰۰ (پانصد و یازده هزار) نفر (فقط) کشتهاند و نیز میلیونها تن زخمی و زندانی و بیش از ۱۲ (دوازده) میلیون نفر هم، آواره شدهاند.[۱۴۸][۱۴۹][۱۵۰][۱۵۱][۱۵۲]
نظام جمهوری اسلامی ایران از حکومت سوریه پشتیبانی نظامی و غیرنظامی، انجام میدهد.[۱۵۳] پشتیبانی از دولت بشار اسد در سرکوب معترضان سوری، جزو نقضهای حقوق بشر نظام جمهوری اسلامی ایران است.[۱۵۴] پژوهشگر بنیاد دفاع از دموکراسیها بر این باور است که حضور سپاه در سوریه اولین حضور این نهاد نظامی در بیرون از خاک ایران نیست؛ هر چند حمایت از اسد و جنایات جنگی که علیه مردم کشورش مرتکب میشود، شاید بارزترین سندی است که ثابت میکند سپاه پاسداران بزرگترین تشکل دولتی حامی تروریسم در جهان است.[۱۵۵]
روابط با گروههای شبهنظامی
برخی از رسانههای منتقد و مخالف جمهوری اسلامی ایران، برخی گروههای میلیشیایی مثل مدافعان حرم و لشکر فاطمیون و لشکر زینبیون، را یک سناریو و توطئه میدانند.[۱۵۶] این ادعا مبنی بر اعزام این نیروها تحت اسم «مدافع حرم» به سوریه در راستای حمایت نظامی، سیاسی و اقتصادیِ جمهوری اسلامی ایران از حکومت بشار اسد و سرکوب مردم سوریه میباشد.[۱۵۷] شورای ملی سوریه، معارضان سوری، ایالات متحده، انگلستان، عربستان سعودی و اسرائیل با ارائه مستنداتی، گروههای شبهنظامی که مورد حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران و به نیابت از جمهوری اسلامی ایران در سوریه میجنگند را به همدستی در جنایات علیه مردم سوریه و کشتار غیر نظامیان متهم میکنند.[۱۵۸][۱۵۹][۱۶۰][۱۶۱][۱۶۲] به بیان دیگر، آنها میگفتند عبارت «مدافعان حرم» یک عبارت پرواپاگاندایی و عوامفریبانهای میباشد که جمهوری اسلامی ایران صرفاً میخواهد از آن «سوءاستفاده تبلیغاتی» و «مظلومنمایی» کند.[۱۶۲][۱۵۹][۱۶۳] دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۱۷ گزارشی منتشر کرد که لشکر فاطمیون، مردمان افغانی میباشند که جهت اتخاذ «تابعیت ایرانی» از سوی جمهوری اسلامی ایران عضو این گروه میشوند، در صورتی اعزام به جنگ، به خانوادهشان «تابعیت ایرانی» تعلق میگیرد. برخی از آنها حتی کودکان زیر ۱۵ سال (کودکسرباز) میباشند که این مسئله، فرایند نقض حقوق کودکان را در پی دارد. این گروهها وابسته به نیروی قدس سپاه پاسداران که در رأس آنان حسین همدانی و سپس قاسم سلیمانی بودند.[۱۶۴][۱۶۵][۱۶۶][۱۶۷] اما جمهوری اسلامی ایران هم این اتهامات وارده را پیدرپی رد میکند.[۱۶۸][۱۶۹][۱۷۰][۱۷۱][۱۷۲][۱۷۳]
پشتیبانی مالی و نظامی
حمایتهای ایران با بالا گرفتن جنگ داخلی سوریه ابعاد گستردهتری یافت و از کمکهای تسلیحاتی و آنچه مقامهای ایران «کمکهای مستشاری» و «حضور مستشاری» میخوانند به کمکهای مالی و تجاری و ارسال جنگافزارهای و پهباد رسید.[۱۷۴][۱۷۵][۱۷۶][۱۷۷]
سال ۲۰۱۶ استفان دی میستورا، فرستاده ویژه سازمان ملل در سوریه، گفت حکومت ایران سالانه دستکم ۶ میلیارد دلار[۱۷۸] برای نگهداشتن حکومت بشار اسد در قدرت هزینه میکند در حالی که برخی از تحلیلگران این هزینه را بین ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار[۱۷۵] در سال ارزیابی کردهاند.
دریافت نشان نظامی فرماندهان به دلیل جنگ و کشتار در سوریه و عراق
برخی از فرماندهان بلندپایه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران به دلیل دخالت در جنگ و کشتار گسترده شورشیان سوری و عراقی، نشان نظامی از دست رهبر و ولی فقیه ایران یعنی سید علی خامنهای دریافت کردند.[۱۷۹][۱۸۰]
اعتراف سپاه به نقش خود در رویارویی با اعتراضات سوریه
دو رسانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار گزارشی دربارهٔ فعالیتهای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از سالها تأیید کردند که نیروی قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی از زمان آغاز اعتراضات مردم سوریه در اوایل سال ۲۰۱۱، در سرکوب این اعتراضات، نقش داشتهاست و به پلیس این کشور، دربارهٔ چگونگی سرکوب اعتراضات و اقدامات اطلاعاتی و امنیتی بر ضد معترضان، آموزش داده و به آنها جنگافزار و تجهیزات سرکوب دادهاست.[۱۸۱]
مداخله همهجانبه در عراق
در عراق مجموعه اعتراضاتی از تظاهرات، پیادهروی، تحصن و اعتصاب رخ داد. این اعتراضات از ۱ اکتبر ۲۰۱۹ آغاز شدهاست. زمان شروع اعتراضات توسط فعالان مدنی در رسانههای اجتماعی معین شده و در استانهای مرکزی و جنوبی عراق منتشر شدهاست. هدف آن اعتراض به ۱۶ سال فساد، بیکاری و خدمات عمومی ناکافی بودهاست که بعداً به فراخوان برای براندازی حکومت و توقف مداخله ایران در عراق انجامیدهاست. حکومت عراق متهم است که از گلوله، تک تیرانداز، آب داغ و گاز اشک آور علیه اعتراض کنندگان استفاده کردهاست.[۱۸۲] اعتراضات در ۸ اکتبر متوقف و از ۲۴ اکتبر از سر گرفته شد. طبق گفته بیبیسی آنها خواهان خاتمه نظام سیاسی مبتنی بر تقسیمات طائفی هستند که از زمان حمله آمریکا و متحدانش به عراق در سال ۲۰۰۳ ایجاد شدهاست.[۱۸۳] در نتیجه این اعتراضات، مجلس عراق در ۲۸ اکتبر طرح بازنگری در بخشهایی از قانون اساسی عراق طی حداکثر چهار ماه را مصوب کرد.[۱۸۴]
۲۸ نوامبر ۲۰۱۹ نیروهای امنیتی عراق سرکوب خونینی در شهرهای نجف و ناصریه براه انداختند و به روی مردم معترض آتش گشوده و ۴۴ نفر را کشتند. بعد از این حادثه و با پیام سید علی سیستانی، عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق تصمیم به استعفا گرفت.[۱۸۵] ایالات متحده و اسرائیل مدعی شدند که در رأس فرماندهی سرکوب خونین عراق، قاسم سلیمانی[۱۸۶] و ابومهدی مهندس فرمانده حشدالشعبی قرار دارند. اعتراضات عراق در ابتدا علیه فساد، بیکاری و مسائل اقتصادی آغاز شد. معترضان نسبت به رژیم جمهوری اسلامی ایران، که با احزاب سیاسی مهم در عراق ارتباط نزدیکی دارد و چندین گروه شبه نظامی قدرتمند حمایت میکند، خشمگین هستند. معترضان عراقی همچنین میگویند جمهوری اسلامی سعی دارد مشابه تجربه تضعیف ارتش خود و تقویت سپاه پاسداران را در عراق با تضعیف ارتش رسمی آن کشور و تقویت حشدالشعبی، یا بسیج مردمی عراق، انجام دهد. بسیاری از معترضان شبه نظامیان موسوم به حشدالشعبی را، که در سال ۲۰۱۴ برای مبارزه با دولت اسلامی داعش تشکیل شد، به اقداماتی مانند حمله به معترضان بنا بر دستور رژیم جمهوری اسلامی، و همچنین به فعالیتهای درآمدزا و حفاظت از سیاستمداران فاسد و اقدامات خلاف بدون ترس از مجازات متهم میکنند. شبکه فاکس نیوز گزارش داده بود که فعالان عراقی میگویند ایران کاری کرده که در کشور خودشان با آنها مانند «بیگانگان» رفتار میشود.[۱][۲][۳][۴]
مداخله در یمن
رژیم جمهوری اسلامی ایران، افزون بر دخالت نظامی و سیاسی… در سوریه و عراق و افغانستان و لبنان…، در امور و جنگ کشور یمن، به شدت، دخالت میکند.[۱۸۷][۱۸۸][۱۸۹][۱۹۰][۱۹۱]
آمار کشتگان در جنگ داخلی یمن[ویرایش]
جنگ یمن (تا سال ۲۰۲۱ م) حدود صد و سی هزار (۱۳۰٫۰۰۰) کشته بر جا گذاشتهاست که شامل بیش از سیزده هزار (۱۳٫۰۰۰) غیرنظامی در حملات هدفمند میشود. همچنین ناظران میگویند از آغاز جنگ تا کنون، هشتاد و پنج هزار (۸۵٫۰۰۰) کودک زیر ۵ سال بر اثر گرسنگی یا بیماری جان خود را از دست دادهاند.[۱۹۲]
روابط با القاعده
روابط با طالبان
روابط با داعش
نظام جمهوری اسلامی ایران، افزون بر ارتباط با القاعده و طالبان با داعش نیز ارتباط دارد.[۱۹۳]
سازمان اطلاعات سوریه و نظام جمهوری اسلامی ایران در پایهگذاری داعش، نقش داشتند و آن را برای رویارویی با ارتش آزاد سوریه و نیز جهنم نمودن عراق برای ایالات متحده آمریکا پدیدآوردند.[۱۹۴]
همچنین بر پایهٔ برخی از منابع رسمی، نقش قاسم سلیمانی و نظام جمهوری اسلامی ایران در فروپاشی داعش، افسانه است و بلکه آنها یکی از علل ایجاد و تقویت داعش نیز بودهاند.[۱۹۵]
انکار نسلکشی در جنگ جهانی دوم (هولوکاست)
در پی برگزاری همایش بینالمللی بررسی هولوکاست: چشمانداز جهانی یا «همایش هولوکاست تهران»، مجمع جهانی سازمان ملل متحد در بیانیهای در ژانویه ۲۰۰۷ برگزاری این همایش را محکوم کرد.[۱۹۶][۱۹۷]
نظام جمهوری اسلامی ایران تنها حکومتی بود که از بیانیه سازمان ملل در محکوم کردن نسلکشی در جریان هولوکاست، پشتیبانی نکرد.[۱۹۸]
تقلب چندمیلیونی در انتخابات و تغییر دادن آرای مردم
به گفته مسئول وقت مرکز آمار یعنی حسین لاجوردی، در همهپرسی ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، تقلبی «چند میلیونی» صورت گرفتهاست.[۱۹۹]
همان گونه که در اعتراض به تقلب گسترده در انتخابات سال ۱۳۸۸ نیز اعتراضات خیابانی سراسری دوسالهای (از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰) برگزار شد که با کشته شدن شمار قابل توجهی از مردم معترض، به پایان رسید.
مخالفت با خرید واکسن کرونا
عفو بینالملل، دستور سید علی خامنهای دربارهٔ ممنوع کردن خرید واکسن ساخت بریتانیا و آمریکا را بازی با جان میلیونها ایرانی و نیز شرمآور، اعلام کرد.[۲۰۰]
ستیز با برخی از جشنها و شخصیتهای ایرانی غیر اسلامی
روشهای نقض حقوق بشر
اقدامات بر ضد جمهوری اسلامی ایران
جان بولتون، مشاور امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در یک مصاحبه رادیویی در ۲۱ فروردین ۱۳۹۸ گفت «قاسم سلیمانی خطرناکترین انسان جهان است، او و سپاه پاسداران را دستکم نگیرید.»[۲۰۱]
پس از حمله هوایی ۲۰۲۰ به فرودگاه بینالمللی بغداد و ترور قاسم سلیمانی، تد کروز سناتور آمریکایی در ۴ ژانویه ۲۰۲۰ درباب مرگ او ابراز خرسندی کرده و گفت: «پایان کار قاسم سلیمانی، عدالتی فرخنده است که پس از مدتها سرانجام اجرا شد؛ عدالتی برای هزاران آمریکایی که توسط نیروهایش که تحت کنترل ایران بودند در سراسر خاورمیانه کشته یا زخمی شدند و نیز برای صدها هزار سوری و عراقی سُنی که توسط شبهنظامیان او پاکسازی قومی شده بودند.»[۲۰۲]
واکنشهای بینالمللی به نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد[۲۰۳][۲۰۴][۲۰۵][۲۰۶][۲۰۷][۲۰۸][۲۰۹][۲۱۰][۲۱۱][۲۱۲][۲۱۳][۲۱۴][۲۱۵][۲۱۶][۲۱۷] بارها و همچنین دیوان بینالمللی دادگستری (در لاهه)[۲۱۸] و شمار چشمگیری از کشورهای جهان، از جمله، ۴۷ کشور در بیانیهای،[۲۱۹][۲۲۰][۲۲۱][۲۲۲][۲۲۳][۲۲۴] و در نشست دیگری ۷۹ کشور (در آبان سال ۱۳۹۹)،[۲۲۵] دهها نهاد حقوق بشری،[۲۲۶] نقض حقوق بشر در ایران به دست مسئولان حکومت جمهوری اسلامی را محکوم کردهاند.
به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، دولت آمریکا[۲۲۷] کشور ایران را به همراه سه کشور کره شمالی، چین و روسیه، به دلیل نقض شدید حقوق بشر، از جمله، انجام یا اجازه انجام خشونت بر ضد اقلیتهای دینی و قومی، محدود ساختن آزادی بیان و آزادی گردهمایی، متهم کرد.[۲۲۸][۲۲۹]
روز چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ شصت و هفتمین قطعنامه محکومیت «نقض شدید و فاحش حقوقبشر» در ایران با ۷۹ رای موافق، ۳۲ رای مخالف و ۶۴ رأی ممتنع در کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل تصویب شد.[۲۳۰][۲۳۱]
روز چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ مجمع عمومی سازمان ملل، قطعنامه پیشنهادی کانادا در محکومیت «نقض شدید و فاحش حقوقبشر» در ایران را با ۸۲ رای موافق در مقابل ۳۰ رای مخالف و ۶۴ رای ممتنع تصویب کرد. پیش از این در ۲۹ آبان ۱۳۹۹ شصت و هفتمین قطعنامه در محکومیت نقض حقوق بشر در ایران در کمیته سوم سازمان ملل با ۷۹ رای موافق، ۳۲ رای مخالف و ۶۴ رأی ممتنع به تصویب رسیده بود.[۲۳۲][۲۳۳]
روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۹ پارلمان اروپا قطعنامه نقض حقوق بشر در ایران را با ۶۱۴ رای موافق، ۱۲ مخالف و ۶۳ ممتنع تصویب کرد و از جمهوری اسلامی خواست فوراً به بازداشتهای خودسرانه، ارعاب و سرکوب منتقدان، اعترافات اجباری، اعدامها و نقض حقوق اقلیتها در ایران پایان دهد.[۲۳۴][۲۳۵]
در ۲۳ بهمن ۱۳۹۹ بیش از صد تن از نمایندگان مجلس نمایندگان ایالات متحده آمریکا از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، قطعنامهای را به امضا رساندند که در آن از ایران دموکراتیک و سکولار پشتیبانی شده نیز و توطئههای تروریستی نظام جمهوری اسلامی ایران را محکوم میکند. در این قطعنامه، اشاره شده که حکومت جمهوری اسلامی، بارها مردم معترض ایران را در گذشته از جمله، در جریان اعدامهای گسترده ۱۳۶۷، اعتراضات دانشجویی سال ۱۳۷۸، اعتراضات سراسری ۱۳۸۸ (تا ۱۳۹۰)، اعتراضات سراسری دی ۱۳۹۶ و اعتراضات سراسری آبان ۱۳۹۸ سرکوب کردهاست.[۲۳۶]
روز جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ عفو بینالملل در نامهای به مقامات جمهوری اسلامی، حکم اعدام سه شهروند از اقلیت عرب جنوب ایران به نامهای علی خسرجی، حسین سیلاوی، جاسم حیدری و ناصر خفاجیان را محکوم کرد و خواستار اطلاعرسانی دربارهٔ محل نگهداری ناصر خفاجیان شد.[۲۳۷]